معضل X معضل...!!!!

رایج‌ترین تصویرى که از یک گدا به ذهنمان مانده چیست؟ مرد یا زنى ژنده‌پوش که بوى تعفن می ‌دهد و دست‌هاى کثیفش را پیش شما دراز مى ‌کند؟ کودکى که صورتش سیاه است و لباس‌هایى بر تن کرده که اندازه‌اش نیست؟ یا دختر نابالغى که دست گدایى نزد من و تو دراز مى کند و در بین ما شاید کسانى باشند که با فکرهاى شیطانى هزارها نقشه براى این دختر مى کشند!!!! از همه فجیعتر و دردناکتر زنى که بچه تازه بدنیا آمده را در بغل گرفته و غافل از گرما و سرما هوس تکدى گرى بر سرش زده !!!!

در مسیر حاجى آباد دقیقا نزدیک پمپ بنزین چشمم به این افراد خورد بصورت گروهی کنار جاده نشسته بودند بمحضی که ماشینی را مى دیدند دست گدایى دراز میکردند و... . ظاهر لباس و لهجه آنها برایم بسیار تعجب آور بود که بعداً فهمیدم که اینها مردمان این سرزمین نمى توانند باشند .

این متکدیان از طریق مرزهاى پاکستان به ‌صورت غیر قانونى و قاچاق وارد استان مى ‌شوند و پس از مرور از مرز زاهدان وارد هرمزگان مى ‌شوند و در حاشیه شهر... کنار خیابانها ...و بین مسیرهاى منتهى شده به شهر بندرعباس سکنى گزیده اند که برخى از این افراد را در خود شهر بندرعباس مى ‌توان دید و از امکانات شهروندان هرمزگانى استفاده مى ‌کنند. !!!

متکدیان دیگر ملاحظه هیچ چیزی را ندارند و در خیابانها به ولگردی و گدایی و... مشغولند. تعداد قابل ملاحظه متکدیان پاکستانى در هرمزگان ، نگرانی مردم را برانگیخته که این همه گدا در سطح شهر رها هستند در ایام سرما ....نوروز و با گرم شدن هوا چه بلایی بر سر شهر خواهد آمد.

                      

این افراد در ابتداى کار به عنوان طالع بین اخاذى مى ‌کنند و بعد از چند ماه از سوژه مریض داریم بیمارستان است... و بعد با گریم‌هاى وحشتناک خودشان یا فرزندانشان در شهر شروع به تکدى گرى مى کنند و نکته جالب توجه این است که این متکدیان به‌صورت دسته جمعى و خانوادگى و فامیلى به اینجا مى آیند و مدت اقامت برخى ۶ ماه، برخى یک ‌سال و برخى بیشتر است.

طبق گفته های مردم٬ آنها از دولت پاکستان حقوق دریافت مى ‌کنند و حرفه تکدى ‌گرى آنها به‌صورت باندى است و هیچ فردى حق ندارد که خارج از گروه و باند به فعالیت بپردازد، زیرا هر فردى موظف است پول حاصله را به رئیس گروه تحویل و حق‌الزحمه دریافت کند. آن‌ها به بهانه تفریح یا مسافرت‌های درمانى وارد استان مى ‌شوند و در کنار آن هم به فعالیت‌هایشان ادامه مى ‌دهند. و همچنین از زنها براى فروش و توزیع مواد مخدر هم استفاده مى شود!!!!!!

با دیدن و مشاهده این افراد خواهیم دید معضلاتى که از حضور این متکدیان براى شهروندان ایجاد مى شود در وهله اول سلامتى و بهداشت شهروندان را تهدید مى کند ، ایجاد سد معبر در معابر عمومى با آوردن وسایلى از قبیل پیک نیک، کارتن‌ها، لباس‌ها، فروش تعرفه‌هاى مساجد براى جمع آورى کمک مردم، ترویج خرافات اذهان عمومى، سلب آسایش مردم در ساعات استراحت و مراجع به درب منازل افراد، با وضعیت خیلى اسفبار غیر بهداشتى از امکانات عمومى مانند خط واحد با سایر شهروندان استفاده مى ‌کنند ....

ناگفته نماند برخى از این افراد با پوشش محلى استان و ساختن صحنه‌هایى خیلى وحشتناک براى عوام فریبى٬ هویت شهروندى را زیر سؤال مى برند .

آیا شهردارى اقدامى براى جمع آورى این متکدیان انجام داده که همچنان در شهر بدون هیچ قید و بندی رها هستند ؟؟!!! یا اینکه هر یک از دستگاه های مسئول ، مسئولیت جمع آوری و نگهداری را بر گردان دیگری می اندازد!!! یا نه آن و نه این... شاید هنوز بحث چگونه وارد شدن این متکدیان را جستجو مى کنند !!!!

           

نظرات 67 + ارسال نظر
SALAMI پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:34 ب.ظ http://SUZAPORT.BLOGFA.COM

سلام

مثل همیشه مطالب مفید و ارزشمند ، موفق باشید

سلام آقای سلامی ...
بسیار سپاسگذارم از نظر و حضور گرمتان ...
شاد و موفق باشید

مردی که مرده بود پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:59 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

به روزم

چشم .....خدمت میرسم..
شاد باشید

فریده قاسمی جمعه 9 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:40 ق.ظ http://dokhtekong.blogsky.com/

سلام
از بچگی این گداها رو یادمه ،وقتی می خواستیم بقیه رو بخندونیم ادای اونا رو با گذاشتن یه ظرف بالای سر و دراز نمودن دست برای گدایی،در می آوردیم.تازه لهجه شونو هم تقلید می کردیم)پولی-غذایی-خوراکی-برنجی.... ) ولی هیچوقت نفهمیدیم که این بیگانه ها چرا به شهر ما و در خونه هامون میان؟! توی جلسات فرمانداری و استانداری مسولین، جمع آوری معتادین و متکدیان رو توی دستور جلسه خودشون قرار میدن و این مهم رو به شهرداری و نیروی انتظامی و بهزیستی محول میکنن ولی برای اینکار هم اعتبار کافی وجودنداره....

سلام خانم بزرگوار
کاملا درست فرمودید....حالا هر کدام از اینها که گفتید برای جمع آوری متکدیان و ایجاد راه حلها مسولیت را از شهرداری به گردن نیروی انتظامی و نیروی انتظامی مسولیت را به گردن بهزیستی می اندازه !!! هر کدام اعتبار صورت حساب خاص خودشان را تحویل دیگری میدهند که شاید بجای آنها پرداخت شود !!!
ممنونم از حضور بسیار زیبات...
همیشه شاد و موفق باشید

انبا میناب جمعه 9 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:26 ب.ظ http://www.ambaminow.blogfa.com

سلام و نخسته خانومی

خیلی مطلبتون با ارزش و خواندنی بود..
همیشه که به بلاگ شاکی از استان مون سر می زنم احساس رضایت در کارت می بینم بنویس تا شاید دردی از متکدیان حل شود یا شاید همه دردهای که می بینیم و در هر جای این شهر تماشا می کنیم از بین برود ...

دلت شاد و همیشه موفق باشی گلی

سلام سمیره خانم گل..
خواهش میکنم ....ممنونم از نظر لطفتون ..
منظورت شاکی از درد و رنج استان !!!
بله تا آنجایی که می تونیم میگیم ...
به امید اینکه متکدیان جمع آوری شوند....
ممنونم از حضور بسیار زیبات..
همیشه شاد و موفق باشی

عسل جمعه 9 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:46 ب.ظ

سلام خانومی
ببخش مزاحمت میشم
شما از طناز جون خبری نداری؟؟؟
خیلی وقته بلاگش آپ نشده تو یاهو هم آنلاین ندیدمش
البته چون دیدم زیاد واسش کامنت میذاری گفتم شاید بیشتر بشناسیش و یه خبری ازش داشته باشی
خیلی نگرانشم

سلام خانم گل ...
خواهش عزیزم ...
لابد درگیر کار . دقیقا خبری ندارم عزیزم.
ممنونم که به وبلاگم سر زدی ...
شاد باشی

سلمان خان از بندرعباس شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:38 ق.ظ http://www.lost.love.mihanblog.com

سلام ... من سلمان هستم از بندرعباس ... به من هم سر بزن منتظرتم ... www.lost.love.mihanblog.com

سلام
خیلی خوش آمدید ....
حتما خدمت میرسم ..
شاد و موفق باشید...

سکوت شبانه شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:04 ق.ظ http://sokot-e-shabane.blogsky.com/

از پرده برون آی دلم غرق تماشاست
تقصیر دلم نیست تماشای تو زیباست

سلام
خوبید ؟
در این آب و هوای پاییزی پایتخت که کم کم داره جاشو به هوای سرد و البته سوزناک زمستانی میده مطمئنا هوای شهر شما تندی و گرمای شهر های جنوبیمون رو داره و حتی شاید بهاری . بهاری رو از این لحاظ گفتم که زمانی که منم در جنوب بودم در ایام فصول سرد سال ٬ هوای اون مناطقی که ما زندگی می کردیم به علت موقعیت جغرافیای خاص که مانع از برف و سوز و سرمای زمستانی میشد . هوا یه جورای لطافت بهاری میگرفت یعنی نه مثل اکثر روزها گرم و سوزنده و نه مثل زمستان سرد و برفی .و این خودش لطافت خاصی رو ایجاد میکرد.
حالا تو این هوا بهترین لحظه ها برامون ٬ بودن در سواحل و گاها آب تنی بود که هنوز هم بعد گذشت این سالها یادش برام خاطره انگیزه..!
س ا ج د

سلام سجاد عزیز
ممنونم ...
متنت هم زیبا بود ...
چه بهتر از این هوا ...کجا بهتر از جنوب....
لطافت هوا ....نسیم دریا...اون هوای آروم که می وزه ...گاهی موهای سر هم با صورتت تو این هوا بازی میکنه ....حس لطافت و دلچسپی این فصل زیبا را در جنوب حس میکنی ....
شما از نبودن در جنوب و حس کردن این فصل صحبت می کنید من هم از ندیدن برف و حس کردن سرمای سرد مرحومم !!!
چقدر زیباست که شما هنوز آن خاطرات زیبایی که باهاتون بردین به یادشین ....عین همون شکل دست که هیچوقت فراموش نمی شه !!!!

سپاسگذارم از حضور بسیار رنگینت ...
همیشه شاد و موفق باشید

ابراهیم شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:27 ق.ظ http://inja-anja.mihanblog.com

فقر چهره ای زشت و کریه دارد!

سلام جناب دکتر..
کاش میشد این چهره را زیبا نمود ...
سپاسگذارم از حضور گرمتان.
شاد و موفق باشید

sepideh شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:38 ب.ظ http://deltange-naseria.blogsky.com

سلام دوست عزیز، خسته نباشی . . .

دلتنگ ناصریا آپدیت شد با :

شروه خوان بغض بندر، در فراغ ناصرش می خواند ....

www.deltange-naseria.blogsky.com

٭٭٭ جاوید یاد و نام ناصریا ٭٭٭

موفق باشی . . .‌ . .

سلام سپیده خانم
ممنونم باخبرم کردی...حتما خدمت میرسم ..
شاد و موفق باشی

مهلا شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.mehla65.blogfa.com

سلام دوست عزیز
موضوع جالبی بود...همین گداهاهم می توانندمثل بقیه کارکنندولی خوب حتماْ توی این کارسودبیشتری نسیبشون میشه!!
ولی متاسفانه چهره ی شهرمان رازشت وناامن کرده اندکه ای کاش یه روزهمه ی آنهاراازسطح شهرجمع می کردند..
موفق باشی
یاحق..

سلام خانم مهلا گل
مفت خواری محسوب میشه ...آدم تنبل و مفت خوار همیشه عادت داره از بازوی دگیران سلب کنه و بخوره ...تن سالمش هیچوقت به دام کار راه نمی اندازه !!!
چهره شهر نا مناسب به حدی که بعضیها از این متکدیان خبری ندارند به این فکرند که اینها بجز هرمزگانی کسانی دیگر نیستند !!!
بارم یک داغ شوم بر سر هرمزگانیها !!!
امیدوارم که این مساله هم حل بشه ..
ممنونم از حضور بسیار زیبات..
شاد و موفق باشی

chokelack یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:32 ق.ظ http://harfenagofta.blogfa.com

faghat faghr baes abod ke ensan das be yehamchin karoni bezant hala che az nazare madi che az nazare manavish
bazam age yezendegi morafah shohasta to malekate khoshon hichvakht nashonahond ghoror sharaf va heysiyateshon khatere chargherone khomon zire pa bonosen
benazare me moghser dowlaten ke be ei masaelon residegi naknd
albata manzorom tarafeynen ham iran ham pakestan
az tarfi vaghti adam halo roz shon abined
.....
tashako r akonom babte tavajohet nesbat be ei masel
moafagh bashi


سلام کاکا و نخسته ...
کاملا درستن ....چنین معضلاتی از فقر ریشه ازنتن....
مقصر اول و آخرش که بر همه معلومن . ما هم ادونیم که متکدیان مسول ئی حوادث و سانحه ون نهن ....
اما ...به که اگیم ...خودت بگه خودت بشنو ..
ممنونم از حضور همیشه گرمت ...
شما هم موفق و شاد بشیتون ...

زاهدپور یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ق.ظ http://khabarlengeh.blogfa.com/

سلام و خسته نباشید.
به روزم.
منتظر حضور شما هستم.

سلام و خسته نباشید...
ممنونم از اینکه باخبرم کردی ...حتما خدمت میرسم ...
شاد و موفق باشید

وحدانی یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:48 ب.ظ http://goranaz.blogsky.com

سلام و نخسته دادای گلم
با - خواب آخر - منتظر حضور گرمتان هستم
پاینده باشید

سلام و نخسته آقای وحدانی...
وای از این خواب آخر !!!!!
ممنونم که باخبرم کردید حتما خدمت میرسم...
شاد و موفق باشید

عیسی دوشنبه 12 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:30 ق.ظ http://penjlook.blogfa.com/

سلام و خسته نباشید.
به روزم.
منتظر حضور شما هستم.

سلام
ممنونم باخبرم کردی ....خدمت میرسم.
موفق و شاد باشید

مملی دوشنبه 12 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:43 ق.ظ http://mamalimamalof.persianblog.ir/

بابا یک کمی سخت نگیر پیر میشی ها ننه
پیش منم بیا ننه

ننه من که سخت نمی گیرم ....آخه کار وقتی لنگ باشه باید جورش کرد...یا نه ؟!!!
حتما خدمت میرسم...ننه جون ..
ممنونم از حضورت زیبات ..
شاد و موفق باشید

سکوت شبانه دوشنبه 12 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:12 ق.ظ http://sokot-e-shabane.blogsky.com/

سلام دوست من
خوبید ؟
نمیدونم با قصه و قصه خونی رابطه ای دارید یا نه ولی اگه داشتید به این دو تا ادرس یه سری بزنید

http://www.1001shab.net/
یا
http://www.iiketab.com/ebook/hezarshab/hezarshab.htm



شاد باشی
س ا ج د

سلام سجاد عزیز
ممنونم ....از لطفت..
بله که دارم .....ممنونم از سایتهای جالب..همیشه مدیون لطفت و محبتت هستم...
شاد و موفق باشید

فاروق سالاری دوشنبه 12 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:30 ق.ظ http://pataliha.blogfa.com

سلام
از معضل جمع آوری بنزین توسط موتور سواران که با توجه بهاحساسات مردم درخواست یک لیتر بنزین دارند و از صبح تا شب مشغول جمع آوری بنزین هستند و نهایتا هم بنزین در ظروف ۲۰ لیتری به فروش می رسانند به صورت نمونه پمپ شهروا (بابا غلام). مطلب بنویسید که باعث می شود دیگر فرهنگ کمک کردن به هم از بین برود.

سلام وخسته نباشید...
ممنونم از حضور گرمتان ....
بله این هم به نوبه خودش یک معضل دیگر ...
ممنونم از نظر و معلومات مفید ...حتما بنوبت خودش چیزهایی را در این باره خواهم نوشت ..
شاد و موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد