وقتى به دنیاى شگفت انگیز تکنولوژی یا همان عصر سرعت فکر می کنم پلی از تفاوتها بین دوران زندگى پدران و مادران با دوران زندگى خودمان می بینم. یکی از این تفاوتها حفظ حریم شخصی و رعایت کردن خصوصیت شخصی یگدیگر بود که امروز ما فاقد آنیم. زندگى آنها توام با خوف از این تکنولوژی امروزه نبود همین امر یک امتیاز نایابی است که آنها از آن برخوردار بودند و اما ما وجودمان مملو از خوف ... خوف از انسانهای همجنس خود !
ما امروز با داشتن جدیدترین تکنولوژی .... یا به عبارت دیگر داشتن دنیای اینترنت هر چند توانسته ایم وارد دنیاى وسیعى پر راز و رمز آن بشویم و اسرار کشف نشده مشاهیر دنیا را بمحض ورود به اینترنت بدست بیاوریم اما نباید هرگز غافل از معضلات و مشکلات اجتماعی حاصله از اینترنت باشیم .
دنیاى اینترنت ، چت ، وب کام ، مسانجرهاى مختلف ، پال تاک ، سکاى پی گرفته تا وب سایت و وبلاگ و غیره . اینها همه کم بود رسید نوبت به موبایلهاى مدرن و با آخرین سیستم ... موبایلهاى دوربین دار که می توان از هر چیز که دلت خواست تصویر و صدا ثبت کنى . از این طرف در وب سایتها ، وبلاگها تصویر و عکس و فیلم را از طریق یوتیوب براى عالم و آدم فرستاد !
همیشه به این فکر مى کنم چرا آنقدر باید علاقه مند باشیم به زندگی و خصوصیات ناگفته دیگران؟ نمى دانم چرا تشنه خصوصیات دیگرانیم ؟ چرا از دیدن یک فیلم ویدیویی خیلی خیلی خصوصی لذت می بریم ...لذت که می بریم هیچ بفکر کپى و پخش کردن آنهم هستیم! ؟
چرا این همه ترس و واهمه داریم ! چرا خوف از این داریم که با سرزدن به وب سایتها و وبلاگها نکند فیلم مختصر و کوتاه جشنهاى خودمان را در یوتیوب ببینیم ؟ نکند در گوشى موبایلها و دوربینها ..... چرا نمى گذارند لحظات خصوصى ما خصوصى بماند ؟ چرا این لحظاتى که حق فردی و شخصی ما انسانهاست ، باید دیگران نیز در این حق سهیم باشند؟!
تکنولوژی اینترنت هر چند کارها را آسانتر کرده اما احساس میکنم آدمها را به بیراهه کشانده ! شاید آدمها را بی دلیل فضول کرده! . و نه شاید این دلیل قانع کننده ای نباشد ٬ فکر می کنم خود انسانها با استفاده غلط از این علم مشکلاتی سر راه مردم ایجاد کرده اند و غافل از عواقب وخیم اجتماعی این کار هستند!
گاهگاهی دلتنگ یک عزیز از دسته رفته می شوم ٬ بر بالین قبرش می روم جاییکه احساس میکنم هق هق گریه هایم را کسی جز او نمی شنود سالهاست که با این ملاقاتها انس گرفته ام . در همین رفت و آمدنها مادر میانسالی را بارها دیدم که بر بالین قبر دخترش گریه و زارى مى کرد . این مادر از دردى رنج مى برد که دختر بیگناهش قربانی خلافی شده است که او مرتکبش نشده بود . دخترک معصوم به جشن تولد دوستش دعوت شده بود مثل بقیه دوستان ... جشن تولد است نه پارتی میکس ! دختر برای شرکت در شادی دوستش می رقصد و دوستان با مرام کم رسی نمی کنند با گوشی موبایل فیلمبرداری و توسط بلوتوث یا بلوتوت Bluetooth براى من براى شما براى دهها نفر دیگر ارسال می کنند. و سرانجام دیدن این مقطع کوچک توسط برادرانش... همینجاست که برادران ناخودآگاه خواهر را به روستاهاى اطراف مى برند و آن را بقتل مى رسانند ! چیزی که فیلمبرداری شده یک رقص شادی تولد بیش نیست !!
این برادران هیچ مى دانستند که خواهرشان گناهکار نیست! خوب بالاخره جواب می دهند آبرو ، حیثیت ، مردم ، سرزنش ، جامعه ٬ زیستن بین این افراد همه و همه اینها ما را مجبور کرده که دست به چنین کاری بزنیم . اما آیا با قتل خواهرت این معضل رفع شد ؟ ! آن که بقتل رسید و تو هم در گوشه ای از زندان٬ مادر و پدر در ماتم عزا و اما مرتکب اصلی آزاد و در فکر ایجاد معضلاتی پی در پی برای خلق بیگناه !
صدها حادثه شبیه این حادثه شاید شنیدیم اما دیدن سقوط یک خانواده تلختر از آنست که می شنویم . از غم مادران و پدران که بگذریم ...
از خون دل آن پدر بگویم که پسر بچه ی دوازده بهارش را با فجیع ترین تجاوزات جنسى فیلم بردارى کرده اند و دیگر دوستانش نامردانه این مقطع را ببین هم کلاسیهایشان پخش می کنند . پسر بچه را بخاطر چندین تومانى که لازم داشتند مى ربایند و با عملکرد زشت خود این فیلم کوتاه را بعد از دریافت پول و آزاد کردنش بین مردم پخش مى کنند !!!
یا از جشنهاى عروسى بگویم که فرهنگ استفاده از موبایل فاقد معنای اصلی خودش شده است ! مراسم عروسی بود همه فامیل و دوست و آشنا دور هم و شادی می کردند ٬ عجیبب بود بجای یک فیلمبردار گروهی از فیلمبردارها را دیدم ! البته فیلمبرداری بسبک امروزی با گوشی موبایلهای مدرن! از گل عروس برات فیلمبرداری می کنند تا ادامه ی جشن فقط اگر مجال برایشان مهیا باشد تا حجله عروس و داماد هم وارد می شوند شاید هم باشند کسانیکه که تا این حد فرصت برایشان مهیا شده است همه چیز جایز است تعجب نباید کرد!
جشنهاى خانوادگی که نیازی به تعریف ندارد٬ نیازی به دوربین فیلمبرداری نیست ! راه را مختصر کردیم برای خودمان با گوشی موبایل فیلمبرداری می کنیم تا هر وقت دلمان برای مثلا سحر و سهند تنگ شد سریع دلتنگی هایمان با دیدن ویدیو کلیب کوتاه بایگانی شده در موبایلمان برطرف می شود . خوب در یکی از روزها نشستیم و دوستمان که شیفته دیدن موبایل مدرن ما هست برای ایفای حس کنجکاوی تا عمق گوشی موبایل شنا می کند و ما هم ساده بی خبر از اینکه دوستمان ویدیو کلیب خانوادگی فیلم سحر و سهند ما را فرستاده به گوشی خودش ! ای دل غافل فردا همین فیلم ما تا آن سوی مرزها هم رسیده ! غصه چرا باید خورد فیلم که پخش شده جمع آوری نمی شود ! پس بسوز و بساز یا باز یک قتل دیگر باید صورت بگیرد !
یا از چرخش جوانهاى لا ابالى که در فروشگاهها و مجتمع هاى بزرگ که حیران و سرگردانند چگونه وقت ضایع خود را بکشند ! با دوربین موبایل از این رفت و آمد دخترها و خانمها و خلق و خلایق فیلمبرداری می کنند !
یا اینکه جالبتر بگویم چکار اتاقهاى در بسته مردم دارید چرا از حریم شخصی مردم می خواهید سر در بیاورید ! آخه آزادی شخصی را چرا باید از مردم سلب کرد ؟ تا چقدر تو زندگی خصوصی مردم سرک می کشید ؟ چرا عطش فضولی زده به سرتون ؟ به این دختر بیچاره که بیگناه قربانی شما شد رحم نکردید ٬ به بابای داغون شده ٬به دختر مدرسه ای ٬ به مادر پیرت ٬به عروس خانواده ات ٬ به ناموست .... تو واقعا اسمت آدم نمی تواند باشد !
خوب بالاخره رسیدی به رغبتهای جنون آور ناشی از بیماری روانیت ٬ فیلم می گیری پخش می کنی اون چند هزار تومان بابت سی دی هم می گیری زندگیت به همین روال ادامه میدی اما یک بار تا بحال با خودت فکر کردی شاید در یکی از همین روزها فیلم خانواده خودت را با دستان خودت بفروش برسانی ؟!
هر نوع تکنولوژی بجز جنبه منفی جنبه مثبت نیز دارد چرا همیشه به این منفی لعنتی اکثریت رای می دهید آخه یک بار این مثبت بیچاره را بکار بگیر ببین وجدانت راحتر نمی شود . ببین چقدر مردم در مراسمهای عمومی و خانوادگی و شخصی خود راحتر و آزادترند و با فکر و خیالی راحت یک لحظه خوشی خود را دور هم با کمال اطمینان سپری می کنند .
مسبب اصلی خود ما هستیم نه تکنولوژی٬ امروزه خوف از انسان باید کرد نه از تکنولوژی!
و زندگی ادامه دارد ....