چه می خواهد ؛ به چه می اندیشد ؛ چگونه باید بیان کند ؛ مقدمه را با کدامین واژه بنویسد ... با کدامین حس خاتمه دهد . گاهی تلخ می اندیشد و گاهی شیرین ؛ گاهی سیاه می بیند و گاهی سفید ؛ گاهی سردی را حس می کند و گاهی گرما ؛ گاهی با تردد خط خطی می کند گاهی با اطمینان خاطر ؛ گاهی خود را معلوم و گاهی مجهول می نماید .
قلم به وفق مراد او سطرها را با حروف تزئین می کند در این میان آنچه برآید از عقل و فکر و ذهنش قلم همان را نقاشی می کند ؛ او در طی تاریخ قلم بر دست گرفته و می نویسد و می نویسد ؛ نهایتی در کار نیست نقطه ای که آخر خط می بینید این نقطه نهایت نیست باز ادامه دارد خط خطی های ذهن یک نویسنده ؛ با شعف و احساس از هر بابی سخنی به میان می آورد.
او را باید در هر زمان و مکانی تجلیل و سپاس گفت.... او را می گویم که در تقویم روز خاصی را به او اختصاص داده اند مانند روزهای خاص دیگر ! . چرا باید اهل قلم را در چنین روزی در خاطره ها زنده نمود ؟ چرا همیشه و همیشه محل تجلیل و قدر دانی نباشند ؟ سالیان است که این معضل در جامعه ما وجود دارد، معضل مناسبت گرایی است. عادت کرده ایم در مناسیت ها به این موضوعات توجه و اهمیت بدهیم اینگونه توجهات معمولا سمت و سویی تکرار شونده دارد و زوایای متعددی در این جهتگیریها همیشه نادیده باقی می مانند؛ در حالی که این زوایا عموما مسائلی بسیار تاثیرگذار هستند.
به هر حال جامعه اگر به فکر نامگذاری یک روز برای صاحبان قلم بوده و هست باز هم جای قدردانی و تشکر دارد و امیدوارم محترم شمردن قلم و آزاد فکر کردن صاحبان فکر را در یک حد و مرز خاصی قید نکنند .
سلام ...اهل قلم ...و صاحبان فکر و اندیشه .
درود
روز قلم، روز آزادگی و رهایی از ظلمت روز به دست آوردن حرمت و انسانیت
و اگر این مناسبت ها باعث شوند که وبلاگی بعد از مدتها گرد و غبار از تن بتکاند ... خوب است. مبارک است.
کاملا صحیح عرض نمودى جناب ...
سلام
خوبی؟خوشی؟سلامتی؟
سلام بر اهل قلم متعهد !!
قربانت
سلام خانومى ...دقیقن متعهد (:
سلام
خوبی؟خوشی؟سلامتی؟
سلام بر اهل قلم متعهد !!
قربانت
سلام خانم عزیز
سلام بر خوش قول ها !
دیده خواهى شد ...کربونت
اهل قلم و دنیای که میسازند اگه روزی هم به نامشون نشه یاد و تاثیر کلماتشون برای سالها باقی میمونه مثل خوزه آرکادیو بوئندیا من که در این حال نذار اینروزهاش همچنان در ذهن و قلبم حک شده باقی میمونه
---
عجب است دخترک
دوست شبانه ى من ! نوشتن جوهره اى میخوات ... جوهره اى از جنس همان سرگشتگى ... سرگشتگى که با عشق و رنج عجین باشه . وقتى عاشق باشى میتونى بنویسى ...و به قول خودت همچنان در ذهن و قلبت حک شده باقی میمونه !
من عاشقام که میتوانم بنویسم، عاشق موجود پرورندهی ذهن تو .
درود دخت
و یه عشق نوشته ئون من روونته اکنت !!!!
سلام
این جملات آخر واقعا تاثیر گذار بود ممنون
سلام جناب
حضور شما مایه خرسندیم شد .
از لطفتون ممنونم .
سلام
سلام کاکا
درود بر بنگری عزیز
مث همیشه زیبا
متاسفانه باید بپذیریم ...
قلمت همیشه در حال نوشتن باشه حتی بدون رنگ و کاغذ
سلام جناب ...نخسته
توصیف زیبات به دلم نشت !
تشکر بابت محبت و لطفت ...
سلام
وبلاگ خیلی خیلی خوبی دارید بهتون تبریک می گویم
من از طریق وبلاگ خانم قاسمی به وبتون رسیدم
منم یه وبلاگ دارم که برای مدرسمون درست کردم خیلی خیلی خوشحال میشم بیاین و نظر بدین
اگه با تبادل لینک موافقید بهم خبر بدین
www.m_mohadese.samenblog.com
سلام فاطیمه خانوم
تشکر از حضورت ...و امیدوارم در این راه موفق و موید باشى .
سلام بنگری عزیز :-)
سلام و نخسته حباب عزیز ...