تفریح در سرزمین اعتبار یافته ی خسته دلان

 

اختصاص دادن 120 هکتار زمین براى کشت زیتون ، بنه ،بادام کوهى،بید،کالیتوس، نخل خرما، مرکبات و انجیر کوهى در ضلع شمالى بشکرد که به قلعه گنج کهنوج در استان کرمان متصل مى شود یا بعبارتى دیگر  ۱۵ کیلومترى روستاى موردون -سهران بشکرد ، یکى از اهداف سازمان توسعه و عمران ، محیط طبیعى جاسک بشمار می رود که این پروژه از سال 1386 شروع شده و احتمالا تا اواخر سال جارى نخستین مکان تفریحی در خطه بشکرد خواهد بود .  

 

سد سهران و جارى شدن آبهاى منشعب از رودخانه ها ى اطراف آن باعث شده است که سازمان به این فکر باشد که آبهاى جارى شده از سد به قسمت دشت موردون سیلاب شود بطوریکه کوههاى مرتفع موردون در سه ضلع این رودخانه قرار گرفته شوند که منظره خلاب و دیدنى کوهها و رودخانه دل هر فردی را به خود جذب کند بخصوص هنگامیکه تصویر کوهها بر روی آبهای روان منعکس مى شود و آبهای رودخانه با تابیدن خورشید عین ستارگان آسمان چشمک زنان جلوه دهد . در قسمت میانی رودخانه جایى براى عاشقان صید ماهى تدارک دیده اند که ماهیهاى کوچک درى (ماهى محلى بشکرد) در آنجا بوفور دیده مى شود که می توان یک روز صیادى خوبى را در این رودخانه سپرى کنند .   

 

رودخانه ى بزرگ روستای سهران و نقطه صید ماهى که کمى از مساحت کشت و ساز فاصله دارد باید با وسیله اى مانند قایق کوچک به آنجا رفت که سازمان منابع طبیعى این امر را نیز در نظر گرفته است و تعدادى از قایق هاى کوچک را براى گشت در دریاچه و رسیدن به نقطه صید تدارک دیده است که قرار است تعداد قایق ها مناسب تعداد افرادى باشد که براى استراحت و تفریح به این منطقه سفر مى کنند .   

      

از رود ، رودخانه و کوه و قایق و زمین سرسبز با انواع کشت هاى مختلف که براى اولین بار در بشکرد کشت مى شود اگر کمى دور شویم آن سو خانه هاى کپرى ساکنان موردون را مى بینیم و کمى دورتر با ربع ساعتى فاصله به مرز مشخص شده اى از جاده ى خاکى حدود استان هرمزگان و جاده اى صاف و آسفالت شده از استان کرمان که کوههاى بند مارز کوههاى مشترک بین این دو استان هستند را خواهیم دید.  

از بالاى یکى از کوههاى کم ارتفاع بخوبى خانه هاى روستاهاى استان کرمان را خواهیم دید که داراى مزیتهاى مانند جاده اى آسفالت شده ، برق ، و آب و غیره  هستند(اینهم به لطف اینکه اواخرا جزء استان کرمان قرار گرفتند و الا استان ما .....)  اما این طرف مرز (استان هرمزگان) با جاده خاکى و نامناسب ، خانه هابى از پیش و لوت (کپر)، برق به اندازه ى روشن شدن یک لامپ ، نبود امکانات اولیه ، فقر فرهنگى بحدى بود که براى قضاى حاجت مجبور مى شوى مسافتى حدود ربع ساعت یا بیشتر را از خانه ها تا تپه هاى پنهان و دور از نظر اهالی را طى کنى و آنهم نفس نکشیده در این فاصله ی دور از بالای تپه صداهاى مختلف حیوانات من جمله عر عر  الاغ بند افکارت و روحت را به ترس و لرزه در مى آورد !!   

 

با دارا بودن منابع طبیعى ثروتمند اما هنوز این قافله از عمران و آبادى عقب هستند! اما چرا باید عقب باشند؟ من معتقدم که اختصاص دادن هزینه هاى کلانى براى بهره بردارى از منابع طبیعى امرى قابل تحسین و قدردانى است ، ولى تا آنجایى که مى دانم و اهالى این خطه صحبت بمیان آورده اند مطمئناً مردمان این خطه آنقدر چشم و دلشان از دیدن کوه و رودخانه و ماهى و چرخیدن در دشت هاى وسیع بشکرد لذت برده است ، که مسلماً براى تفریح به اینجا نخواهند آمد و در ثانى گویا این پروژه بجز میهمانانى از استان مجاور میزبان مردمان این خطه نخواهد بود .  

 

اما چرا هزینه هاى جدى ترى در نظر نگرفته اند آنهم براى رفاه حال مردمان این خطه بخصوص اهالى محروم زیر کوه گافر و روستاهایى مانند تیسور-سهران-درسمون-گرون لاغر –میهان-بندمارز-گور کوه-جنگل و در انار ....که براى مداواى بیمار هنوز اعتقاد دارند باید بیمار را زیر آهنهاى داغ کباب کرد و زیر پوستهاى گوسفند مداوا کرد ...! این وسایل ابتدایى هنوز رایج است زیرا مجبورند ، مجبورى آنها به نبود امکانات خلاصه مى شود . معتقدم اگر مسئولان سفرهاى متعدد خود را تا "سردشت" ، " گوهران" ، و " جگدان" ختم نکنند نادیده های آن سو را بوضوح خواهند دید. 

    

 

 

 

 

 

 

   صید کردن ماهی دری رو دوست دارم !

 

کپرهای موردون و بن بارک این سوی تفریحگاه 

 

  تآمل در طبیعت زیبا

 

     اینم  الاغ سر به زیری که ...

  

   

پ.ن: پوست کردن بیمار در بشکرد( گوسفند را ذبح می کنند و فرد بیمار را در پوست گرم گوسفند جای می دهتد تا بیمار خوب عرق کند و سپس او را از پوست بیرون می آورند . به اعتقاد خودشان شفابخش است) !