از کشند قرمز تا گرد و غباری که سالهاست چهره زیبای آسمان هرمزگان و دیگر شهرهای جنوبی و غربی کشور را غبارآلود و تار کرده است، گرد و غبار ناشى از پدیده جوی حتى چرخش زندگی ساده و بسیط اکثر ساکنان این مناطق را کند و خموش ساخته است . نه آسمانى صاف و نه خورشیدى نمایان و نه حتى هوایى تازه براى تنفس و نه کسی فکری به حال ساکنین این استان می کند !
سه-چهار سال است در چنین وضعیت هوایى نامساعد که معمولا با آغاز گرمی هوا شروع می شود٬ صیادان استانهاى جنوبى عصرها تا دم غروب کنار ساحل، آسمان غبارآلود شهر را مشاهده مى کنند و از اینکه نمى توانند در موسمى که فصل کار صیادان آغاز می شود لنج ها را به دریا بفرستند و در آمد اهل و عیال خود را مهیا کنند سخت در رنج و عذابند . سالهاست که دیگر شهروندان این استان و استانهای همجوار از مشکلات تنفسى و ریوى و بیماریهاى متعدد که ناشى از پدیده جوى است مى نالند ٬ امسال هم عطسه های خوکی (آنفلونزای خوکی) قاطی این گرد و غبار شده است و خدا می داند چندین نفر از ما در دام این آفت قاطی شده گرفتار شویم . اما تا بحال هیچ مسئولی به فکر چاره نبود ٬ بفکر راهکاریها برای کاهش این معضل نبود ٬ سری به بیمارستانها به سواحل نمی زدند ٬ سری به زنان ماهی فروش نمی زدند و و و ....که بدانند چه خطراتی در پیش روی این مردمان است .از آنجا که بر همه ما واقف است این پدیده ی جوی کثیف تاثیرات منفی بر اقتصاد منطقه٬ طبیعت پیرامون٬ صنعت ٬ تاخیر در سفرهای دریایی و هوایی و حوادث های گوناگون و غیره نیز دارد .
و اما اواخرا غبارآلود گویی آسمان پایتخت را نیز کدر کرده است ٬ روحیه مردم را کدر کرده است ٬ شاید خواست خدا بود٬شاید ندا و فریادهای مردمان زحمتکش و همیشه مظلوم جنوب به گوش خدا رسیده بود که این پدیده جوى آفت زا سر از آسمان پایتخت در آورد و آسمان صاف و آبى رنگ پایتخت را غبارآلود کند ! شهروندان آنجا مثل ما از ضیق تنفس از بیماریهای متعدد بیم دارند ٬ در حال حاضر مسئولین براى کاهش معضل پدیده جوى اقداماتى جدى تر در نظر گرفته اند و تفاهم نامه اى براى کاهش این پدیده و راهکاریهاى همچون عملیات مالچپاشى به امضا رسانده اند .(نمی دانم پایتخت بهانه محسوب می شود یا عدم تنفس هوای تازه یا اولویت قرار دادن خلق و خلایق پایتخت بر دیگر خلق خدا!) .
ناگفته نماند چند روزى بیش نیست که شهروندان تهرانی دچار این معضل شده اند و مسئولین دست و پنجه نرم کرده و به فکر راهکارهاى جدى شده اند این در صورتى است که استان ما و دیگر استانهاى جنوب و غرب ایران! سالهاست زندگی شان آغشته ی گرد و غبار است .! امیداورم مسئولین با پاک و صاف شدن آسمان پایتخت ٬ برای صاف شدن و آبی شدن آسمان و دریای هرمزگان٬ بوشهر٬ خوزستان ... وظیفه خود را فراموش نکنند و بلاخره ما هم مثل تهرانیها دوست داریم ریه هایمان از هوای تازه ای برخوردار باشند و آسمانی آبی با خورشیدی تابناک داشته باشیم !
نفرین پرنده هاست که بر سر و رویمان می بارد آدم ها زیستگاه هایشان را خشک کرده اند تا پول در بیاورند غافل از اینکه با پول نمی شود نفس کشید پول را نمی شود خورد
بندری
سهشنبه 13 مردادماه سال 1388 ساعت 09:18 ق.ظ
جنوب و جنوبی محروم موندن از همه چی ٬ حتی غضب خدا هم رحم ناکنت . هرمزگان جز ایران محسوب نابو یا خوزستان و بوشهر همی حال و احوال هرمزگانی شهستن . ریش و سبیل لنگ سفید و سیاه اونجان باید که رسیدگی بشت! درد تبعیض خیلی بدن همه کس نادونت !
سلام.یکی از دوستان می گفت که اگه تهرانیها سرفه بکنند کل شهر رو تعطیل می کنند.ولی اینهمه آلودگی تو هرمزگان وجودداره کک کسی رانمی گزه.مثل اینکه ایران فقط تهرانه.ممنون از توجه شما
سلام بر دخت هرمزگانی که فکر فقیر مردمن دادا! مه و تو هر بلایی بایه تحمل بکنیم اگن به هفلت که گم و گور بودن ولی تهرانی نبایه زجر بکشت نبایه آسمون رو سرش تار بشت ...ایران یعنی فقط و فقط ت ه ر ا ن !!!!!!
آره به راستی خدا خواست... تا بلا سر خودشون فرود نیاد حال مردم جاهای دیگه رو درک نمی کنن... نوش جونشون...ولی کاش از این به بعد بیشتر به فکر دیگران هم باشن.... در واقع قبل از این شاید ما جنوبی ها رو آدم حساب نمی آوردن... البته دور از جونمون...
محرومین در اولویت قرار دارند البته نه در درمان و راحتی و سامان. بلکه در درد و بیچاره گی و فقر....
دخترخلیج
سهشنبه 13 مردادماه سال 1388 ساعت 08:37 ب.ظ
خیلی آب و هوای بدیه ! مادرم بواسطه ی همین آب و هوا عمل جراحی اش یه روز عقب افتاد و بعدش هم واسه استرلیزه نبودن ابزار جراحی دچار مشکلات حادی شد که مجبور شدیم به تهران بیاوریمش ...
سلام بر دخت هرمزگان کم پیدا؟ مه که فکر اکنم ای گرد و غبار تقصیر ای چوکونن که شو که ابو ارن تو کفه کنار رودخون با موتور دنبال هم اکنن و گرد غبار ا تم کنن. کل کشور چند وقتن گرد و غبارن......
سلام قصه عکس در کشوری چون ایران بیشتر از هر چیز شبیه داستان پینوکیو است .منتظرنظرات وراهنمایی شما دوست بزرگوارهستیم
شب بلورین
چهارشنبه 14 مردادماه سال 1388 ساعت 02:27 ب.ظ
سلام سرکار خانم رسیدن بخیر و نخسته ....با پای پیاده ! :( باز پدیده های دیگه اگه رخ بده تو تهروون خوبه آخه بفکر ما مرحومو مظلومها میشن ! خدایا ...
ابراهیم
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1388 ساعت 08:59 ق.ظ
درود. چقدر آزار دهنده است حتی فکر وجود این تبعیض ها !
مجید صفرخواه
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1388 ساعت 09:28 ق.ظ
سلام بنگری جان ! نکته توجه در این نوشته کلمه تبعیص بود . از آنجا که با پیدایش این پدیده و گرایش سیر آن با پایتخت کم کم دارد بر همه آشکار می شود که سلامت هموطن تهرانی از سلامت هموطن شهرستانی مهمتر جلوه می کند و تهران را با مرخصی لازمه و حق مسلم آنها می دانند اما شهروندان استان ما و استهانهای دیگر باید آنقدر گرد و غبار به حلقومشون فرو رود تا اینکه رنگ خاکی جایگزین رنگ آبی آسمان در ادبیات این منطقه شود و آسمان را برای همیشه خاکی ببینند . پس باید خشنود و خرسند شد وقتی اکثر همولایتی های استان و استانهای نزدیک شهر و دیار خود را ترک می کنند و سکونت در تهران را یک حقیقت نزدیک می بینند واقعیت همین است که به محض ورود به تهران خونشان رنگین تر می شود و از مزایایتهرانی بودن بهره مند می شوند !
آیا این تبعیض نیست ؟! باید آفت تبعیض را سخت پنداشت !
نسل سوخته
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1388 ساعت 01:34 ب.ظ
و خدا طهران را آفرید تا ...!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
نفرین پرنده هاست که بر سر و رویمان می بارد آدم ها زیستگاه هایشان را خشک کرده اند تا پول در بیاورند غافل از اینکه با پول نمی شود نفس کشید پول را نمی شود خورد
جنوب و جنوبی محروم موندن از همه چی ٬ حتی غضب خدا هم رحم ناکنت . هرمزگان جز ایران محسوب نابو یا خوزستان و بوشهر همی حال و احوال هرمزگانی شهستن . ریش و سبیل لنگ سفید و سیاه اونجان باید که رسیدگی بشت!
درد تبعیض خیلی بدن همه کس نادونت !
سلام.یکی از دوستان می گفت که اگه تهرانیها سرفه بکنند کل شهر رو تعطیل می کنند.ولی اینهمه آلودگی تو هرمزگان وجودداره کک کسی رانمی گزه.مثل اینکه ایران فقط تهرانه.ممنون از توجه شما
سلام بر دخت هرمزگانی
که فکر فقیر مردمن دادا! مه و تو هر بلایی بایه تحمل بکنیم اگن به هفلت که گم و گور بودن ولی تهرانی نبایه زجر بکشت نبایه آسمون رو سرش تار بشت ...ایران یعنی فقط و فقط ت ه ر ا ن !!!!!!
تشکر اکنم از توجهت . شاد و موفق بمونی
آره به راستی خدا خواست...
تا بلا سر خودشون فرود نیاد حال مردم جاهای دیگه رو درک نمی کنن...
نوش جونشون...ولی کاش از این به بعد بیشتر به فکر دیگران هم باشن....
در واقع قبل از این شاید ما جنوبی ها رو آدم حساب نمی آوردن...
البته دور از جونمون...
پرونده ششمین جشنواره تئاتر استانی فردا هم بسته شد.
محرومین در اولویت قرار دارند البته نه در درمان و راحتی و سامان.
بلکه در درد و بیچاره گی و فقر....
خیلی آب و هوای بدیه !
مادرم بواسطه ی همین آب و هوا عمل جراحی اش یه روز عقب افتاد و بعدش هم واسه استرلیزه نبودن ابزار جراحی دچار مشکلات حادی شد که مجبور شدیم به تهران بیاوریمش ...
این ذرات گرد و غبار عامل انواع بیماری اند ...
سلام بر دخت هرمزگان
کم پیدا؟
مه که فکر اکنم ای گرد و غبار تقصیر ای چوکونن که شو که ابو ارن تو کفه کنار رودخون با موتور دنبال هم اکنن و گرد غبار ا تم کنن. کل کشور چند وقتن گرد و غبارن......
سلام دوست عزیز
با عکس های کنسرت عمران طاهری و جشنواره معنوی خلیج فارس بروزم.
منتظر حضورتون هستم.
موفق باشید.
البته خانم بنگری شما قبلا ادرس سایتم رو هم داده بودم
اما شما ...
www.photodaj.com
www.daj.blogsky.com
zanaks har rooz ba aks jadid montazer shomast
http://zanaks.blogfa.com
سلام
قصه عکس در کشوری چون ایران بیشتر از هر چیز شبیه داستان پینوکیو است .منتظرنظرات وراهنمایی شما دوست بزرگوارهستیم
سلام سرکار خانم
رسیدن بخیر و نخسته ....با پای پیاده ! :(
باز پدیده های دیگه اگه رخ بده تو تهروون خوبه آخه بفکر ما مرحومو مظلومها میشن ! خدایا ...
درود.
چقدر آزار دهنده است حتی فکر وجود این تبعیض ها !
سلام بنگری جان !
نکته توجه در این نوشته کلمه تبعیص بود . از آنجا که با پیدایش این پدیده و گرایش سیر آن با پایتخت کم کم دارد بر همه آشکار می شود که سلامت هموطن تهرانی از سلامت هموطن شهرستانی مهمتر جلوه می کند و تهران را با مرخصی لازمه و حق مسلم آنها می دانند اما شهروندان استان ما و استهانهای دیگر باید آنقدر گرد و غبار به حلقومشون فرو رود تا اینکه رنگ خاکی جایگزین رنگ آبی آسمان در ادبیات این منطقه شود و آسمان را برای همیشه خاکی ببینند .
پس باید خشنود و خرسند شد وقتی اکثر همولایتی های استان و استانهای نزدیک شهر و دیار خود را ترک می کنند و سکونت در تهران را یک حقیقت نزدیک می بینند واقعیت همین است که به محض ورود به تهران خونشان رنگین تر می شود و از مزایایتهرانی بودن بهره مند می شوند !
آیا این تبعیض نیست ؟! باید آفت تبعیض را سخت پنداشت !
و خدا طهران را آفرید تا ...!