زنم براى همیشه بر این ساحل قدم ...
میان ماسه ها و کف ها...
باد، کف دریا را از بین خواهد برد مد دریا آثار پایم را محو خواهد کرد.
و اما دریا و ساحل تا ابد جاودانه باقى خواهد ماند .
(جبران خلیل جبران)
پ.ن : وبلاگ بنگرى تا زمانى نا مشخص بروز نخواهد شد اما در صورت امکان، دست نوشته هایتان را خواهم خواند و همیشه بیادتان خواهم بود . ضمناً تقریبا یکسال از ایجاد این وبلاگ مى گذرد واقعاً تجربهای بس جالب و متنوع بود و امیدوارم همچنان باشد. دوستانی از قِبَل وبلاگ یافتم که گاه مرهم درد بودند و گاه به وجود آورنده درد! و دوستانی هم یافتم که واقعـاً عزیزند ...دوستدارشون هستم ... و احساس میکردم از یک قبیله باشیم!از همه دوستانی که در طول این یک سال با کامنت های زیبایشان به بهتر شدن این وبلاگ کمک کرده اند و به من دلگرمی داده اند و در رشد من سهیم بودند، ممنونم و کمال تشکر را دارم.
شاد و موفق بشی..
با سلام مجدد و به امید دیدار در دنیای مجازی در تاریخی دگر خوبی این دنیای مجازی این است که انسانها بدون اینکه همدیگر ببینند و بشناسند از طرق تفکرشان و دیدشان نسبت به مسائل به ادم نزدیک یا دور می شوند همدلی و همفکری نسبت به مسائل مختلف انسانها را به هم نزدیک می کند .
در این مدت حضور فعال شما در بین بلاگرهای هرمزگانی همین همدلی و همفکری نسبت به شما ایجاد نموده بود
امیدوارم که زخم زبان ناکسان و دوسات خاله خرسی ، شما را از جمع ما دور نکرده باشد
شما حضور فعالی داشتی و در این مدت نوشته هایت جا افتاده بود و روند درستی داشت طی می کرد و از لحاظ کیفی نسبت به خیلی بلاگها بهتر بود .
هر کجا هستی موفق باشی
برایت ارزوی موفقیت سلامتی ، شادی و سربلندی می کنم
موفق بشی
حیف نین؟؟
به نظرم این یه مرض ویروسیه!!
بهتر باشی دادا! ولی من زود برمیگردم!!! تو هم!
یک سال ! با بنگری بودن یک سال چکه زود گذشت . از صمیم قلب برات آرزوی موفقیت اکنم و اما و اما امیدوارم که دوباره میونه جمع ما بشی . {گل}
پس به وبلاگت سر بزن. اگه من زودتر بازش کردم اینجا آدرس و اسم جدیدم رو میذارم!! صفحه فعلی من محکوم شده!! ادامه پیدا نمیکنه!
اگرچه کرم باید پروانه بشه نه؟
سلام و نخستــــــه دحت هرمزگانی عزیز
چه خبر ؟؟!! راستی ما که خبر دار هستیم... :)
امیدوارم هر چه زودتر به این دنیایی مجازی برگردی عزیزم و ما جز اون دسته خوبا باشیم که هیچ وقت فراموش نمی شن...
دلم برای نوشته های زیبات و به روز شدن زود به زودت تنگ می شه...
همیشه موفق و شاد باشین گلم
سلام خانم .
چطور دلت اومد از بنگری ساده بگذری ؟!! اینهمه وابستگی چی شد؟!
امیدوارم من از دوستای خوبت باشم (لبخند). امیدوارم زودتر با آپ جدید برگشته باشی . یک گل تقدیمت
سلام...چقدر بد : ( ..... حیف و صد حیف.... کاش زمان نامشخص فقط چند هفته باشد و نه بیشتر .... منتظرتان هستیم،خیلی زود برگردید....
حضورتان تاثیر گذار بود. درست مثل رفتنتان...
سلام
شوکه شدم . واقعا حیف شد. اخه چرا......
موفق باشی .بدرود
بنگری عزیز
امیدوارم به زودی دوباره شاهد حضورت در عرصه وب نویسی باشیم.
با بهترین آرزوها
سلام.از دیدن این پست خیلی ناراحت شدم٫جرا که یکی از وبلاگ نویسان با ذوق وسلیقه٫با مطالب متنوع وجالبش ازبین ما میرود.امیدوارم هر جا که هستی موفق٫موید٫پیروز وسربلند باشی.در کنار دوستانی چون شما٫صابری٫قاسمی٫سیاورشن٫بادروج٫انبا میناب و.....سایرهم استانیهای عزیزم ایام خوبی را گذراندیم.امید دارم این روابط مستحکمتر باشد
سلام و نخسته دادا
تازه با هم آشنا مابو.
کجا به ای زودی. تازه بهت عادت موکرد. وقتی یکی از دوستان وبی ما بعد از چند مدت اگیت ما برم ایک دلم اگرت .
نادونوم ...
راستی دیریای اوجا اگه کسی رفت کدم بزند بری ناگردونت.
منتظرتوم مث همیشه با دست پر.
شاد و پایدار بشی.
سلام
دلمون برات تنگ میشه
بابا همه دارن میرن چه خبر شده ؟
انشاا... همیشه موفق وشاد باشی
سلام دادا ..
امیدوارم موفق بشی اما امید امهستن که زودته برگردی و به نوشته ئونت ادامه هادی .
سلام سرکار خانم
منم آرزومندم که موفق باشی و همیشه بر ساحل وبلاگت قدم بذاری . نوشته هایتون همیشه قابل قبول بوده است و اواخرا بسیار ترقی کرده بودید .
امید بر این دارم که با مطالبی جالب برگردین . و با خبرهای موفقیت مرا خشنود نمایید .
سلام خانم (گل)
قدم بزن همیشه بر این ساحل همیشه قدم بزن همیشه قدم بزن و آن را دریاب . هر روز چیزی تازه از امواج دریا میفهمی میدونی که زندگی یکنواخت نیست . به جزر و مد آبهای دریا بنگر خواهی دید که زندگی نیز یکنواخت نیست .
الان فکر می کنم شاید کار درستی باشه. اینکه جرات رفتن داشته باشی اینکه بخواهی بری و دنیاهای تازه ای را ببینی اینکه بفمی چون انسانی حق داری مثل انسان ها زندگی کنی. اینکه باور کنی زندگی همین روز مره گی ها نیست خودش یه تولد تازه است . امید به حرکت خودش معنی زندگیه و زندگی می تونه هر جایی جریان داشته باشه.
برو اما هرگز ساحل را ترک نکن .
در امور درسی و کاریت موفق و موید باشی .
دوست دارم
سلام بانوی عزیز..
در زاویه ای از این پنجره منتظر اومدنت میمونم .
سامونا سامونا آهنگ هر روز صبحت رو هم میخونم (لبخند).
فدات گلم
سلام بنگری جان
از تو همه چیز بر میاد . عجیب ندونستم وقتی ایمیلت رو خوندم ! بهش میگن ایند دیوونگی .!
اینو حس کن خوب http://www.bangeree.blogsky.com/?Date=1386-04&Page=2
هیچ وقت اینجا رو ترک نکن ٬ برو بسلامت ولی زمانش کوتاه باشه .
شاد و موفق باشی گلم
وقتی از چشمام رفتی تازه با دلم دیدمت
تازه برگشتم به خاطرات تازه فهمیدمت
رفقای رنگ و وارنگ اومدن به شهر چشمام
ولی با این همه آدم بعد تو همیشه تنهام
همیشه تنهاهام همیشه تنهام همیشه تنهام
هر وقت آسمون بباره هر جا ببینم ستاره
هرکی شاخه گل بیاره تو رو میبینم دوباره
تورو میبینم دوباره...
××××××××××
سلام عزیزم
فقط زود بیا . هیچ وقت مگه زمان نامشخص !
دوستت امهستن .
سلام دادا.
باورم نمیشه در یک روز دو وبلاگ نویس با دنیای وبلاگ ها خداحافظی کنن.
شما و دکتر ابراهیم خواجه...
باورش سخته...
راسته که میگن همه رفتنین ولی شماها زودتر رفتین.
دعا کنین ما هم یه روز این اعتیاد به وبلاگ نویسی و برای این مردمان نا نجیب دل سوزاندن را ترک کنیم و مثل شما ازاده لقب بگیریم.
تبریک میگم.
با اینکه از موقتا و یا دائما از وبلاگ نویسی جدا شدین ولی راحت راحت بدون دغدغه میرین توی خونه هاتون با فکر اسوده و بدور از هیاهو زندگی می کنین.
خیلی مطلب را ازوبلاگ شما خوندم و یاد گرفتم...
امیدوارم موفق باشین.
ولی ...
سلام یعنی تو هم مانند دکتر ابراهیم می خواهی بروی؟ انشالله زودی برگردی و ادامه بدهی موفق باشید.
دلمان برای تو و وبلاگت (تنگ) خواهد شد تا .... بروز گردی
سلام دخت مهربون
دخت هرمزگانی ٬ .زود بود برای شکستن نوک مدادت ! . مگه اینجا را با عشق و علاقه خاصی مزین نکرده بودی ٬ مطمئنم که بزودی میایی . در تمام مراحل زندگی موفق و شادکام باشی.
سلام سرکار خانم
تصمیم اول و آخر به خود شما برمیگرده اما دست نوشته هات رو همیشه دنبال میکردم . با یک حس و دید خاص خودت مطالبت را می نوشتی . شاید به معضلات اجتماعی پیرامون بیشتر علاقه مند بودی تا معضلاتی دیگر . شاید از استانت بیشتر می نوشتی تا سایر استانهای کشور . فضای وبلاگت مملو از گرمی مانند گرمی استانت بود . اما خانم عزیز این فضا و این محیط دوستانه رو در طی یک سال بهدر نده . نویسندگی زمان زیادی از فضای زندگیت را اشغال کرده بود . کاملا میشه حس کرد همین دقت انتخاب شما بوضوح اینها را بیان میکنه . سبب هر چی که باشه اما بنگری را هرگز رها نکن . اینجا خودت را می یابی خودت و افکارت را . پس این بنگری تو هستی تو .
بهترینها را برایت آرزومندم .
سربلند بمانی
فقط می تونم بگم از حالا احساس دلتنگی می کنم
کاش رفتنت زیاد طولانی نباشد
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام ... نادونم تو ای مواقع چه اگن چون اصلا دوست امنین تو ای موقعیتو گیر بکم اما به نظر مه بنگری او دخت شاد دلسوزیه که غمش غم مردمه. بهمی حیفن که از شخصیت بنگری دور ببی که البته هر تصمیمی قابل احترامن
(اولین کامنت و پاسخ شما) 22 دی 1386
پدربزرگ
چند گویی که چه چارهست و مرا درمان چیست
چاره جوینده که کردهست تو را خود آن چیست
چند باشد غم آنت که ز غم جان ببرم
خود نباشد هوس آنک بدانی جان چیست
بوی نانی که رسیدهست بر آن بوی برو
تا همان بوی دهد شرح تو را کاین نان چیست
گر تو عاشق شدهای عشق تو برهان تو بس
ور تو عاشق نشدی پس طلب برهان چیست
پاسخ :
من غمی بیشتر از مردم دیگر دارم
غم بی آبی
بی نانی
بی بارانی
غم بیماری
بیکاری
سرگردانی
و غم نادانی
غم نان خوردن از راه تقسیم شادیها
غم نان خوردن با نرخ زمان
غم نان خوردن از راه سوگواری مرگ
در کوه و کویر
غم گل دادن خشخاش در مزرعه همسایه
غم احساس زمان در زندان
غم بیمارستان
غم پیدا شدن دارو
در خلوت((ناصر خسرو ))
غم پنهان شدن ناپاکی در پشت نقاب
رنج و اندوه دیالیزیها
غم یک نابینا
یک نا شنوا
یک معلول
غم یک آواره در خاک غریب
غم و اندوه زمین لرزه
در گوشه ای از خاک وطن
غم یک کودک در لحظه اعلام طلاق
و غم قاضی در دادن حکم
غم سرگردانی در راهرو دادسرا
غم بر هم زدن قانون با قدری پول
غم آلودگی ((ما))
و ((هوا))
غم برخورد پزشک
و پلیس
غم رفتار رئیس ....
وووووو هزاران غم و درد دگر ...
من غمی بیشتر از مردم دیگر دارم
.
غم پنهان شدن ناپاکی در پشت نقاب
.
.
تو ای مدت به ما با درد مردم خو آشناتکه و تاثیر مثبت خو اتنها...
امیدوارم مشکل خاصی برات پیش نهنده بشد و ای وقفه فقط یه استراحت کوتاه بشد برای حضور پر رنگ ته ...
مه خودمم چندبار هندم وبلاگم تعطیل کنم !
ولی فعلا هستم (لبخند)
خوشحال ابم تا زمانی که هستم جای پات از وبلاگم گم نبو ...
موفق بشی (گل)
منم دلم ساحل خلیج همیشه فارس رو میخواد
چه بی خبر ! چرا؟
سلام سرکار خانم. نخسته
هر تصمیمی قابل احترامه . اما یکسال زحمت بهدر نده . بازم ادامه بده . شاید مدتی استراحت لازم داری اما بعد از استراحت زود برگرد .
سری به این پستت بزن آرومتر میشی
http://www.bangeree.blogsky.com/?Date=1386-06
کربونت
یار اتاد پتون پتون
با جمی گلابتن
بنگری طلایی ایش
فیص ادیت جلو زنن
راستی بنگری یعنی چی؟
سلام خانم عزیز.
خیلی منتظرت بودم که شاید عوضش کنی اما بازم به این تصمیم احترام میذارم .
میدونی ..... گاهی که خیلی غمگین از شهر ساحلی و آفتاب و بارون و خیلی چیزها مینویسی، حسودی میکنم بهت، چون من تلاش زیادی میکنم که از دود و در و دیوار و لباسهای سیاه و بلند نجات پیدا کنم و ساحلی باشه که بی خیال کنارش قدم بزنم. قول میدم که اگر اینطور بشه دیگه غر نزنم و منفی نبافم. !
میدونی.. چقدر دنیا پیچیده و تنگ بنظر میاد و آدمها همیشه ناراضی و مبهم. چند روزیه که با میز کارم دوست شدم! تبریک نمیگی ؟!
حیفه اگه برنگردی(گل)
موا برم تهنا بشم
تهنا فقط با سایه خو
ساعت تلخ رفتنن
چه خوب افهمم غایخو
دو روز تلخ زندگی
قصه ی تلخ مردنه
امید یک رو زندگی
دنبال خو با گور بردنه
ای دل دگه گولم مزن مه بشته گولن ناخارم
برگشتن اینی ای سفر دنبالخو بی تو نابرم
(به امید یک فضای تازه و همیشگی بنگری وار بیای دوباره)
سلام خانم بنگری . امیدوارم خوب باشید. توی ایمیل قبلی بهیچ وجه قصد جسارت نداشتم. در پس این دنیای مجازی هیچ کدام از ما نمی دونیم چه جور انسانهایی قرار دارند اما احتمال می دهم خیلی ها مثل من از هر فرد دیگه ای رو که اینجا میبینه یک تصور ذهنی برای خودش از اون می سازه. نمی دونم چرا فکر می کنم شما رو به قیافه می شناسم. بهمین دلیل ازتون پرسیدم. بهر حال اگر ناراحت شدید عذر من رو بپذیرید.
پ.ن.: اگر هیچ کدام از این دو کامنت را منتشر نکنید نیز هیچ ایرادی بر شما نیست. فقط یه جوری به من بفهمونید که از دست من ناراحت نشده اید. مرسی.
و امیدوارم زودتر به عرصه وبلاگ نویسی برگردید.
سلام
هوندنت پر از سر وصدای جلینگ جلینگ بنگری
رفتنت پر از هیاهوی چوکون ودوختون بندری
وقتی که هوندی با خنده چرا حالا رفتی با گری
دلم خش که تو گوشه ای از فرهنگ هرمزگان اگری
فکر نما کرده که زود از ما ونوشتن ببوری
امیدوارم زود بیای تا جشن هوندنت بگریم
با عرض پوزش از بداه گوی من برای ................
afsos shad bashi
سلام
په چه بودن بنگری!...
هر چند از ای بابت ناراحتم اما امیدوارم هر چه زودته برگردی...
موفق بشی
سلام دخت مهربون هرمزگان.
تصمیمت خیلی زود هسته . هر جا که هستی شاد و موفق بشی و زودته به بنگری برگردی . تصمیمت درستن که شخصین اما سعی بکو به کسی که اعتمادت هستن در میون بنس ! هر چیز راه حل ایهستن . خوشحال بودم از تماست. خوش بگذره ولی زودی بیا . دوستت امهستن خیلی زیاد خیلی زیاد. دلتنگتم !
با سلام
مه احسان از بندرعباس
وبلاگ جالبی اد ته اما نادونم بیچه از مه پشتیبانی ناکنین شماهو
ممنون ابوم به انجمن مه سری بزنی
سلام خانم بنگری .
اینکه چرا فلعن نمیخوی بنویسی تا زمانی نامشخص در واقع تصمیم شماست و به این تصمیم شخصی احترام میذارم . اما حتما بیا و باز بنویس . بنویس از آنچه تو خودت میخوای بنویسی . و تو٬ خودت را بهتر از دیگران می شناسی . موفق باشی
سلام خوهه عزیز.
هنوز اول راه و خسته بودی . امیدوارم باز به عرصه وبلاگ نویسی برگردی با دید گسترده تر ! موفق ببی
سلام بنگری گلم . من شخصا از این تصمیم خوشحال شدم امیدوارم حرفم را اشتباه تفسیر نکنی . موفق باشی
سلام .چرا؟کجا؟کی؟چطور؟چگونه برمی گردی تا گوشه ای از دردها بنویسی.از لحن گفتارت وحرکت قلمت شاید بفهمم که خودتی ولو بایک وبلاگ ظاهرا ناآشنا بیایی.البته شاید
راحت شدی ؟!
رنگهای نارنجی را عوض کن راحتر میشی؟
(گل)
چه زود یک سال گذشت ...
مه اتونم با جرات بگم که توی ایی یک سال وبلاگ بنگری از تمامی وبلاگون استان فعالیتش بیشتر هسته...
واقعا همه ما افتخار اکنیم که یه هرمزگانیم...
امیدوارم هر چه زودته به جمع ما برگردی...
دگه صدای جلنگ جلنگ بنگری از میان وبلاگون هرمزگانی ناهندن...
از افات وبلاگ نو یسی دراستان ما یکی هم اینکه وقتی یک و بلاگ پس از زمانی زیاد وزحمتی فراوان صاحب جایگاه ومخاطب میشود نویسنده ان دلش میگیرد وقصد خداحافظی میکند ....بنگری جان به خاطر مخاطبت نرو
سلام خواهر خوبم
البته هر تصمیمی که شما گرفته اید قابل احترام است و بدون شک خودتان بهترین قاضی هستید ...نمی دانم بر شما چه گذشته است و چه چیزهایی شنیده اید و ... اما خوب می دانم که جمع وبلاگ نویسان هرمزگانی جای خالی قلمی را حس می کنند که بیش از یک سال بود به احترامش ایستاده بودند و زلال ناب اندیشه اش را تحسین می کردند بی گمان شما در جریان این مساله هیچ خسرانی نخواهید دید بلکه این تشنگان کوی اندیشه و تفکر هستند که با تمام وجود جای خالی ات را حس خواهند کرد امیدوارم همیشه سربلند و پیروز باشید
سلام
هر جا هستی خیر پیش