بوی معطر شادی

 

 

دلم یک لحظه فرار می خواهد ٬ فرار از از روزهای تقویم امسال ٬ این عددهایی که پشت هم ردیف شده اند؛ هر روز٬هر ماه٬ پیام آور یک نوع درد٬ بیماری٬ بیمارستان٬اشک٬تنهایی٬ دوری٬ ناخوشی٬ و بهمراه مقدار کمی تبسم تلخ که باید نقش می بست بر چشمها و لبهای خشکیده . دلم فرار می خواهد تا لحظه ای از این عددهایی که زخمه زده اند به جانم٬ به زندگی ام و به روزهایی که نگذاشته اند بخندم بدون هیچ دغدغه ٬ بدون هیچ درد٬ بدون بیمارستان٬ بدون اشک و حتی بدون مشغولیات این زندگی لعنتی .    

 

وقتی به عددهای این تقویم نگاه می کنم ، آنقدر از جای خوش کردن این عددها بر روی کاغذها حسرت می خورم ٬ اگر می توانستم این عددهایی که پشت هم ردیف شده‏اند و تکرار، تکرار، تکرار شده‏اند، تکرار درد بوده‏اند برای من همه را یکجا با هم می سوزاندم . دل من را به آشوب انداخته اند ٬ اح متنفرم از بوی ناخوشایند این عددها ٬ متصل روی بد زندگی را نشانم داده‏اند، به ریشخند گرفته‏اند مرا، عذابم داده‏اند. گره پشت گره انداخته‏اند، گره‏هایی کور؛ این عددهای شوم که مثل دودی پیچیده‏اند در همه چیز من . میخ‏کوبم می‏کنند، به زمین می‏زنندم، توی سرم عین بادگردها دور می زنند . انگار که برق اشک‏هایم به شوق‏شان بیاورد. و مگر این چشم‏ها چقدر طاقت دارند؟ مگر این دل چقدر تحمل می کند ؟

 

....تنها .....می توانم بگویم از بین عددهای تقویم امسال این سی روز گذشته را تا امشب؛ چشم ها و قلبم ٬ ذهنم و روحم آرامش و اطمینان خاطر محضی به خود گرفته است که اینچنین بود که : 

وقتی برای فرار از همه این زخمه ها ساعتهای پی در پی با تنها مالک عرش این جهان در طول ماه فضیل رمضان پچ پچ های ذهن که از دل بر می خاست را یواش یواش زمزمه می کردم که مبادا کسی این پچ پچ های من را بجز خالق بشنود ....آرامش به شدت عجیبی را احساس می کردم . مهمان ما بود یک ماه مهمان بود هر چه داشتم در قلب و ذهن بر سفره سفید دستهایم گذاشتم و با نهایت خلوص تقدیمش کردم که لعلی و عسی از من بپذیرد الهی آمین . کلمه ی لیالی العظمی بحدی عظیم است که عظمت آن را فقط و فقط با تقرب به خدا می توان احساس کرد. (برای تو دوست شبانه ی من  لیالی العظمی کجاش استعدادی بود! )  

 

امشب بی بی (مادر بزرگ) را با یک شعف و شوری که چندان برابر از سالهای پیش بیشتر شده است می بینم که تا نهایت سعی و تلاش برای خوش آیند من با ترفندهای بی بی وارانه اش می خندد تا من از خوش آیند بودنش بخندم ٬ هی و هی با هر تدارکاتی که مد نظر قرار داه است که تا چند ساعت آینده به مناسبت حلول عید فطر سعید که در خانه بی بی قرار است شادی عید فطر را با حضور بچه ها و نوه هایش جشن بگیرد ...می خواهد من را از همه عددهای تقویم امسال از اولین تاریخ تا امروز بنحوی فراری دهد و ذهن و دل من را به سوی شادی این مناسبت سعید سوق دهد . 

 

می گویم شاید بوی عید فطر سعید جایگزین بوی تعفن و التهاب چندین گانه ی من شود...سعی می کنم اگر هم که شده بخاطر مم گپو (مادر بزرگ) شادی و هیجان عید فطر سعید را با تبسمی شیرین نه تلخ جایگزین ریشخندهای عددهای متعفن تقویم امسال بکنم . شاید دوباره محسوس کنم ظرافت آن دستهایی که بر چهره بنگری کشیده می شد و این چهره را از شادی براق می کرد !!!! شاید مگر نه مم گپو ...! (نمی دانم چه را زیر لب زمزمه می کنی مم گپو ...) 

  

 

بوی عید می آید ... 

عبادات همه مسلمانان جهان قبول درگاه حق ... 

عیدتان مبارک و ایامتان سرشار از شادی و عافیت . 

 

 

 

  

 

پ.ن: گاه اگر تلخ نوشتم ...تلخی بنگری را بر من ببخشایید.

 

 

 

 

نظرات 16 + ارسال نظر
حباب جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:24 ق.ظ http://hobaab.mihanblog.com

سلام بنگری !
عیدت مبارک !
با آرزوی بهترین ها ...

ابراهیم جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ب.ظ

خداوند عمر بی بی را زیاد کند که باعث شادی شما می شود. عیدت مبارک

سکوت شبانه شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ب.ظ

شیرین کام و شیرین لحظه باشی برای تموم عمر

تمنا کمالی شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:52 ب.ظ

سلام سرکار خانم
کاملن بوی معطر شادی تو را میشه بویید .
دست بی بی درد نکنه که تونسته تو را از بوی لجن زار بیمارستان و داروهای بی خاصیتش رها کنه !

شاید باشند کسانی که بهت گفته باشند عیدت مبارک اما من بهت میگم آدرس عید تو هستی !

وحدانی شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ http://goranaz.blogsky.com/

سلام بنگری عزیز

ما هر چقدر این چیزهایی رو گفتی تجسم کنیم و تو فکرمون بسازیم به اندازه سر سوزنی از چیزهایی که نوشتی و برات پیش اومده نیست !!

خدا حتما صدات رو در این لیالی العظمی و این ماه نزول رحمت شنیده و کسانی چون بی بی با ترفندهای بی بی وارانه شون همان فرشته هایی هستند که ما رو زمین داریم و کمتر از وجودشان استفاده میکنیم

کاش منم بی بی داشتم !
خدا عمر به این بی بی و همه بی بی ها بده

آرزوی سلامتی و کامروایی و شادابی برای بنگری مهربان
عیدت مبارک نماز روزه ها و طاعات و عبادات قبول حق

منیژه احمدی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

سلام سرکار خانم خسته نباشی .
سلامی گرم و عرض ارادت خدمت بی بی ملوک خانوم که همیشه سعی میکنه شادت کنه واقعن خوش شانس هستی با داشتن بی بی ملوک .عیدشون مبارک

روزهای تقویم را به روزهای خوش و شاد تبدیل کن و همیشه یادت باشه که خدایی هست نزدیکتر از تار موهای سرت نزدیکتر از روحت خیلی نزدیکته اما یک حس واقعی نیاز داری تا بوجودش پی ببری .

خوشحالم از تلخی بنگری چون تونستی بگی و دفن نکنی همه این بدیها رو توی اون قلب کوچیک و مهربونت .

لاری دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ق.ظ

سلام

شکفتن این جشن بزرگ شادی و شادمانی را به شما شادباش می گویم.

جعفری دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:26 ق.ظ http://samad4903.blogfa.com/

سلام عزیز دل

می بخشید من کمی کودنم واضح بگو چته؟ چی تو زندگیت میگذره. اصلا" چند وقت نبودی کجا بودی؟ وقتی به ولاگت سر می زنم از زیبایی قلمت احساس حقارت می کنم.

کرگین دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ب.ظ

سلام و نخسته سرکار خانم .
بگه و بگه . تلخته هم بگه تو هر تلخ گفتنت آرامش هستن آرام بودنت آرزوی مه و دوستونتن . تلخ بگه بگه تا یادت بریت از او پس شاد بگه تا روانت شاد دورنت شاد بشت .

نوشته پستت امید به جاری بودنش ادادن . درستن خانوم گرامی ؟

یارا جعفری دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ب.ظ

دخت مهربون هرمزگانی ---------سلام سرکار نخسته . دلم خشن که دلت خش بودن . عید تو و بی بی ملوک خاشته بشت.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:51 ب.ظ http://69i.blogsky.com/

کارگاه هنر چیدمان در بندرعباس

موسا یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:19 ق.ظ http://dirya.blogsky.com/

سلام
لبهای خندان تو را و سلامتی بی بی را از خدا گدایی می کنیم برایتان.

روابط عمومی هیئت کاراته بندرلنگه یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://lengehkarate.blogfa.com

افتخار آفرینی کاراته کاهان دختر البدر بندرکنگ در اصفهان+تصاویر
در وبلاگ لنگه کاراته ...
منتظر حضور گرمتون هستیم...

[ بدون نام ] دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 ق.ظ

http://andar-hekayat.blogsky.com/

حسن سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.bashagard88.blogfa.com

سلام.........موفق و سربلند باشید

سکوت شبانه یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:18 ق.ظ

ادمست دیگر دلش تند تند تنگ میشود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد